در جهان امروز، فنّاوری ها از سویی موجب رفاه بشریت شده و از سوی دیگر نگرانی های فراوانی را نسبت به آینده برانگیخته اند. در این میانه فلاسفه و حکما در یافتن مسیر یا مسیرهایی که جامعه انسانی را ضمن کمترین مواجهه با عوامل نامطلوب و چالش زا به بیشینه ی بهره-برداریِ مشروع برساند، نقش تعیین کننده ای دارند. جهت دادن به علوم و فنّاوری در سایه تعلیمات اسلام، هدفی است که در صورت تحقق می تواند به رفع نگرانی مذکور کمک کند لیکن حرکت به سمت آن به چیزی بیش از شعارزد گی و تعصبات بی مورد نیازمند است. از آنجا که پدیده های اجتماعی (از جمله علم و فنّاوری) با متافیزیک درهم آمیخته هستند، تا زمانی که تلاش شایسته ای در جهت تنقیح و تدوین متافیزیک (الهیات) اسلامی برای آنان صورت نپذیرد، هر تلاشی جهت توسعه ی علوم و فنّاوری اسلامی روبنایی بوده و محکوم به شکست است. در این نوشتار ابتدا به بازگوییِ سیر تطور نگاه بشر به فنّاوری می پردازیم. سپس انسان گراییِ تعاریف جدید از فنّاوری را مَحمِل طرح و بحث پیرامون متافیزیکِ فناوری قرار می دهیم و در انتها بر مبنای آموزه های اسلامی، نُه بنیان جهت ابتناء متافیزیکِ فنّاوری پیشنهاد می نماییم که عبارتند از: توجه به جایگاه سلسله مراتبی انسان در عالم هستی، احساس وابستگی و درهم تنیدگی بین انسان و جهانی که در آن زندگی می کند، نگاه همزمان به عوالم غیب و شهود و پذیرفتن نظام علّیّت در آنها، علم و فنّ پروری، اتحاد و التزام علم و فناوری، اتحاد راهبردی و بلند مدت غایات منفعت جویانه و حق طلبانه، عدم نسبیّت در معیارهایِ اولیه ی اخلاقی و پذیرش نسبیّت در برخی امور ثانویه، اصالت همزمان عمل، نیت و ایمان، اختیارِ مُقیّد. بدیهی است که این اصول نُه گانه به هیچ وجه جامع نیستند بلکه قسمتِ چند روزه ای است که از گنجاندن بحر در کوزه فراهم گشته است.
ادامه را از اینجا دانلود نمائید
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه